محل تبلیغات شما



پريروز بهم گفتي چقد خوشگلم بهم گفتي چقد دوسم داري، خنديديم با هم كلي و خيلي از اينكه دارمت خوشحالم

با ي اقاهه كه خودشو سرهنگ معرفي كرد دعوام شد، بخاطر اينكه داشت به عبدالله نگهبان ساختمون توهين ميكرد، من بهش گفتم نبايد اينجا به كسي توهين كني، صدام يكم ميلرزيد و يكم عصبي بودم، بابام اومد يجوري بهش گفت بجا نميارم، از بالا نگاه ميكرد و من پشت بابام ايستادم، پسر عمم بهم ميگفت اروم باشم، از نظر خودم كار بدي نكردم، حس كردم ديگه مثه گذشته نيستم كه اشك توو چشام جمع بشه، پسر عمم گفت ميخاستي بزنيش، اينم ي جور ديدگاهه

امروز بهم گفتي: اين چند وقت كه دوباره دوريم از هم، تو با هركي ميخاي برو و بيا، منم همينكارو ميكنم اگه خواستيم بعدش متعهد بوديم. 

من صبر كردم، خواستم چيزي نگم، ولي گفتم اگه سهم من براي درست شدن اين رابطه ٨٠ درصد باشه من تمام تلاشمو ميكنم كه درست بشه، بقيه اون ٢٠ درصد مربوط به توئه.

 

راستشو بخاي من براي ايندم تو رو انتخاب كردم، واسم مهم و ارزشمندي

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

hallelujah